نیکان جونمنیکان جونم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره
قصه شیرین زندگی ماقصه شیرین زندگی ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

پسرم همه هستی ام

....

1394/9/1 23:55
نویسنده : مامان نیکان
162 بازدید
اشتراک گذاری

شام رو حاضر میکنم

به بابات میگه بابا بفرما شام.

تو تموم کلیپهای خودت که به عدد30 رسیده همه فیلمهارو میشناسی...مثلا میگی تاب بازی رو بذار برام منم میگم تو کدومه بهم نشون میدی...شدی دکمه سرچ مادر عزیزکم

میگی جیش دارم ولی برای رفتن به دستشویی به هر راهی متوصل میشی که نری.

نقاشی میکشی هی میگی مثلا صندلیه یا مثلا بابابزرگه...این مثلا منو کشت.

عاشق کنسرت گیلکی هستی و وقتی میذارم برات سطل خونه سازیتو برمیگردونی ومثه وحدتی میکوبی روش وباهاش میخونی.مخصوصا رعنا رو.

کافیه توجه ما بهت کم بشه به نوعی خودت رو به ما معرفی میکنی...و اون حرکت در اون زمان بسیار شیرینه...

قشنگ مادر چجوری بابت بودنت از خدای خودم سپاسگزار باشم؟

چطور قدر با تو بودن رو بدونم که دلم برای لحظه های از دست رفته نسوزه؟

میخام لمس کنم

میخام یه صندوقچه بردارم و تو بقچه بپیچم وبرای ابد پیش خودم نگه دارم

کاش میشد

کاش میتونستم زمان رو کمی آرامتر به حرکت دربیارم

 

 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

دلسارا
2 آذر 94 15:52
چه زيبا و قشنگ ....
خاله بهنوش و مهران
14 آذر 94 16:13
واقعا آدم نیاز به یه بقچه رو در اینجا حس میکنه خدا همه کوچولوها رو حفظ کنه برامون...آمین!
مامان نیکان
پاسخ
آمین.خدا حفظ کنه مهران جیگرمون رو